اشعار امام زمان(عج) - محکومیت اهانت به پیامبر(ص)

صبح جمعه رسیده از راه و

در فراق تو بر لبم آه است

ندبه‌ ی چشمهای بارانی

ذکر «أین بقیة الله» است

**

بی تو دلهای ما چه سرگردان

بی تو احوالمان پریشان است

«العجل یا بن فاطمه» دیگر

جان به لب های ندبه خوانان است

**

روی دوشت عبای پیغمبر

وارث ذوالفقار مولایی

می رسی با طنین «جاء الحق»

می کنی کعبه را تماشایی

**

تو بیا تا معرفی گردد

در جهان برترین آئین ها

پرچم حق در اهتزاز آید

جمع گردد بساط توهین ها

**

 آخر این روزهای محنت بار

غم تو از شماره بیرون است

شده بی حرمتی به ساحت عشق

آه از این ماجرا دلت خون است

**

باز هم کینه‌ ی شیاطین و

باز هم غربت رسول الله

دل عالم چگونه تاب آورد

بشکند حرمت رسول الله

**

این جماعت ز نسل آنهایند

که به شخص نبی ستم کردند

ساحتش را به تهمت هذیان

چه وقیحانه متهم کردند

**

بعد از او کینه ها نمایان شد

تا که حق علی شود انکار

أجر او را چه خوب أدا کردند

کوثرش بین آن در و دیوار ...

**

فتنه ای در مدینه برپا شد

که زد آتش به خانه‌ ی زهرا

از همان شعله ها غروبی سوخت

خیمه های امام عاشورا

**

آن امامی که مرهم زخمش

شده شمشیر و تیر و سرنیزه

پیکرش غرق خون رها ماند و

سر او آفتاب بر نیزه

**

خون این کشته خونبها دارد

می رسد وارثی که در راه است

ندبه‌ ی چشمهای بارانی

ذکر «أین بقیة الله» است

 

یوسف رحیمی



موضوعات مرتبط: امام زمان(عج) - مناسبت هااهانت به معصومين (عليهم السلام)

برچسب‌ها: اشعار امام زمان(عج) - محکومیت اهانت به پیامبر(ص)
[ 25 / 6 / 1391 ] [ ] [ مهدی وحیدی ]
[ ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد